به نقل ازايسنا، در اين گزارش آمده است: همهي ما ميدانيم که گل زدن در فوتبال باعث ميشود تا بازي تغيير کند. اما ايمون زايد قطعا ميداند که گل زدن باعث ميشود همهي حرفهي فوتبالي به طور کلي تغيير کند. ايمون زايد در مصاحبه با آيريش اگزمينر در اينباره گفت: فوتبال اينجوري کمي مسخره به نظر ميرسد. يک بازي و فقط 10 دقيقه ميتواند همه چيز را تغيير دهد.
در بازي استقلال و پرسپوليس در شهرآورد بزرگ تهران، در حالي که 80هزار نفر در ورزشگاه حضور داشتند، ايمون زايد بازي را از روي نيمکت نظارهگر بود. او در آن زمان يک ماه بود که تازه به پرسپوليس پيوسته بود و با توجه به اينکه هنوز در اين تيم جا نيفتاده بود اميد زيادي به بازي کردن در آن ديدار نداشت. اين اميد با بازي ضعيف پرسپوليس در نيمهي نخست و عقب افتادن تيم برابر استقلال کمرنگتر نيز شد.
ايمون زايد دربارهي بزرگترين شب تاريخ تقويم فوتبال ايران گفت:سرماي سوزاني در ورزشگاه حاکم بود؛ کاملا يخزننده. من در رختکن زماني که بين دو نيمه برق ورزشگاه رفته بود و استاديوم در تاريکي فرو رفت تنها يک استکان چاي خوردم. سرمربي در تاريکي محض با بازيکنان صحبت ميکرد. سپس شنيدم يکي از بازيکنان ميگويد ايمون، ايمون مربي ميخواد تو گرم کني! وارد زمين تاريک آزادي شدم و نورهاي يکصد گوشي همراه تلفن در بين تماشاگران چشمگير بود. صحنهي بسيار زيبا و رويايي بود.
زماني که برق آمد او تا دقيقه 60 بايد منتظر ميشد تا مربي او را به زمين بفرستد. تا آن زمان پرسپوليس 2 بر صفر عقب افتاده بود. 10 دقيقه بعد آنها 10 نفره نيز شدند.
زايد در اينباره ميگويد: با خودم فکر ميکردم نميخواهم بازنده باشم اما به نظر ميرسيد همه چيز تمام شده است و خيلي جالب است که همه چيز به يکباره تغيير کرد. در دقيقه 75 من وارد زمين شدم. در دقيقه 80توانستم گلزني کنم. حسم به من ميگفت که منتظر باش و تماشا کن. 2دقيقه بعد گل دوم را زدم و به خاطر ميآورم که به خودم ميگفتم خدايا چه شبي! بازي 2 - 2 مساوي شد، يک نتيجه رويايي بود. اميدوار بودم اين نتيجه تا پايان باقي بماند. سپس در دقيقه 91 يک باره به سمت دروازه حريف حمله کرديم. زماني که مدافعان آنها را جا گذاشتيم توانستم توپ را پشت به دروازه کنترل کنم و با يک چرخش گل سوم را به ثمر برسانم! من تنها بازيکن تيمم بودم که در محوطه جريمه حريف حاضر بودم. لحظهي خاصي بود و خيلي سريع رخ داد. آنقدر سريع که نتوانستم آن را هضم کنم.بيشتر شبيه يک حس خاص بود؛ يک حس سورئال. تازه توي رختکن متوجه شدم که چه کاري انجام دادهام. زماني که يکي از همتيميهايم به من گفت ميدوني چکار کردي؟ من گفتم نه نميدونم، و او گفت ميدوني که مارادونا چقدر در آرژانتين محبوب است؟ تو الان همان اندازه محبوبي.
ايمون زايد که در پايان سال 2011 دريسيتي ايرلند را ترک کرد، به تيم پرسپوليس پيوست. او در دريسيتي موفق شد بهترين بازيکن ليگ ايرلند شود. مهاجم 29 ساله زماني که پيشنهاد حضور در ليگ ايران به او رسيد اندکي درنگ کرد و سپس تصميم گرفت که تجربه بينالمللي براي خود داشته باشد.
ايمون زايد دربارهي حضور در ليگ ايرلند و بازي براي تيم ملي ليبي گفت: مدير برنامهاي که من را به پرسپوليس آورد بازيهاي من را نديده بود و فقط فکر ميکرد که ميتوانم بازيکن خوبي باشم و فکر ميکنم درست حدس زده بود. او به من زنگ زد و گفت تو بازيکن بزرگي هستي و قصد داريم تو را به خدمت بگيريم. به اين ترتيب من به تيم پرسپوليس پيوستم.
قبل از حضورم در ايران يک تصوير کلي از آن در ذهن داشتم. فقط چيزهاي بد در مورد ايران شنيده بودم اما آنها به من گفته بودند که ايران مردماني مهماندوست دارد؛ چيزي که من خيلي آن را دوست دارم. آنها به من گفتند که دليلي ندارد از زندگي در ايران بترسي. من در ايران فقط با ميک مکدرموت يکي از اعضاي کادر فني تيم ملي ايران رفت و آمد داشتم و او بود که من را با شرايط زندگي در ايران آشنا ميکرد. او به ايمون زايد يک نصيحت باارزش نيز کرد. مکدرموت به زايد گفت هرچقدر پول که به تو پيشنهاد دادند تا زماني که در ايران هستي مطمئن شو که آن را اول بگيري، اگر نگيري بايد براي گرفتن پولت دعوا کني.
چند روز قبل از کريسمس، ايمون زايد به تهران سفر کرد تا قراردادش را با اين تيم فسخ کند و سپس به دوبلين پايتخت ايرلند برگشت تا کريسمس را در اينجا سپري کند.
ايمون زايد ادامه ميدهد: مشکل رييس پرسپوليس بود، نه مربيان تيم که او را به خدمت گرفتند. زماني که ايمون زايد به پرسپوليس آمد مصطفي دنيزلي مربي پرسپوليس بود و زماني که ايمون زايد ميخواست خودش را در اين تيم نشان دهد به يکباره مربي تيم عوض شد و اين کار را براي ايمون زايد سخت کرد.
ايمون زايد ادامه ميدهد: مانوئل ژوزه سرمربي جديد پرسپوليس در اولين تمرين تيم به او گفت تو کي هستي و در چه پستي بازي ميکني؟ ژوزه به من گفت ميخوام باهات صادقانه حرف بزنم، من تو را به خدمت نگرفتم و هرچه از تو ديدهام در تمرينات بوده.
زايد در ادامه درخصوص مشکلات خود در ايران گفت: بازيکنان نميتوانستند انگليسي صحبت کنند. مربي شما را نميشناسد. من تمام مدت روي نيمکت ذخيرهها بودم و زماني که آلودگي هوا در تهران خيلي بد بود من مدام خوندماغ ميشدم. بنابراين شرايط بسيار سختي داشتم و از خودم سوال کردم براي چه اينجا هستم؟ در ادامه با توجه به نتايج ضعيف پرسپوليس، رييس باشگاه به سرمربي تيم گفت من اين بازيکن را به خدمت گرفتهام، تيم خوب عمل نميکند، بنابراين به او شانس بازي کردن بدهيد. بنابراين يک نيمه براي پرسپوليس بازي کردم که بازي صفر - صفر به پايان رسيد و سپس پنج روز بعد شهرآورد تهران فرارسيد.
هتتريک در بازي قبل استقلال و پرسپوليس باعث شده بود تا ايمون زايد در کانون توجهات قرار بگيرد. زماني که ايمون زايد به هتل برميگشت، يک پيرمرد که در يک مراسم عروسي شرکت کرده بود، يک هزار دلار به ايمون زايد داد که به نظر ميرسد به خاطر عملکرد خوب زايد در دربي سال گذشته بوده است و بقيه مردم نيز همزمان براي او دست ميزدند و عکس ميگرفتند.
ايمون زايد در ادامه دربارهي تغيير حرفه بازيگرياش پس از هتتريک در دربي تهران گفت: همه چيز براي من پس از آن ديدار تغيير کرد. سايت گل مرا به عنوان بازيکن هفته انتخاب کرد و بازيکناني نظير دروگبا و فرناندو تورس پشت سر من قرار گرفتند و شايد اگر همان موقع به ايرلند برميگشتم ميتوانستم با محبوبيتي که براي به ثمر رساندن اين سه گل براي پرسپوليس به دست آورده بودم با يک تيم ايرلندي خيلي سريع قرارداد امضا کنم. آن زمان مربي به من احترام گذاشت و اين براي من بسيار مهم بود. به مربي و بازيکنان نشان دادم که ميتوانم بازي کنم.
زايد در ادامه گفت: برابر الشباب در ليگ قهرمانان آسيا در حضور 86هزار تماشاگر يک بار ديگر هتتريک کردم و 3 گل اول تيممان را در پيروزي 6 بر يک تيممان برابر اين تيم به ثمر رساندم و در تمام نيمهي دوم تماشاگران نام مرا صدا ميزدند. آنها سپس مرا آقاي هتتريک صدا ميزدند.
زايد در مدت حضورش موفق شد طي 15 بازي 12 گل به ثمر برساند؛ چيزي که براي مسوولان باشگاه و هواداران اتفاق بينظيري بود.
ايمون زايد در ادامه گفت: تحريمهاي بينالمللي عليه ايران باعث شده بود تا قيمت دلار به شدت در اين کشور افزايش پيدا کند و چون بازيکنان خارجي پولهايشان از طريق دلار پرداخت ميشود، کمکم مجبور بودند ايران را ترک کنند و حتي چندين بازيکن نيز شکايت خودشان را در اين خصوص به فيفا اعلام کردند.
درباره ايمون زايد اما قضيه اندکي فرق ميکرد. خروج او از پرسپوليس دوستانه بود؛ اگر آن را اجتنابناپذير ندانيم. باشگاه با او تسويه حساب کرد تا او بازيکن آزاد شود. زماني که وي به ايرلند برگشت پيشنهادات زيادي به او رسيد اما درست قبل از کريسمس او سرگرم مسافرت بود. او حتي يک پيشنهاد هم از امارات دريافت کرد.
همزمان ايمون زايد در رده ملي نيز توانست به موفقيتهايي دست پيدا کند. اگرچه او در چهار بازي دوستانه به دليل مشکلات کارت بازي نتوانست براي تيم ملي ليبي قبل از حکومت جديد بازي کند اما فدراسيون جديد فوتبال ليبي به او گفتند که اين مشکل به زودي برطرف خواهد شد و مي تواند در مقدماتي جام جهاني برزيل در ترکيب تيم ملي ليبي حضور داشته باشد و چرا که نه. همانطور که ايمون زايد ميداند در فوتبال تقريبا هر چيزي ميتواند رخ دهد.
در بازي استقلال و پرسپوليس در شهرآورد بزرگ تهران، در حالي که 80هزار نفر در ورزشگاه حضور داشتند، ايمون زايد بازي را از روي نيمکت نظارهگر بود. او در آن زمان يک ماه بود که تازه به پرسپوليس پيوسته بود و با توجه به اينکه هنوز در اين تيم جا نيفتاده بود اميد زيادي به بازي کردن در آن ديدار نداشت. اين اميد با بازي ضعيف پرسپوليس در نيمهي نخست و عقب افتادن تيم برابر استقلال کمرنگتر نيز شد.
ايمون زايد دربارهي بزرگترين شب تاريخ تقويم فوتبال ايران گفت:سرماي سوزاني در ورزشگاه حاکم بود؛ کاملا يخزننده. من در رختکن زماني که بين دو نيمه برق ورزشگاه رفته بود و استاديوم در تاريکي فرو رفت تنها يک استکان چاي خوردم. سرمربي در تاريکي محض با بازيکنان صحبت ميکرد. سپس شنيدم يکي از بازيکنان ميگويد ايمون، ايمون مربي ميخواد تو گرم کني! وارد زمين تاريک آزادي شدم و نورهاي يکصد گوشي همراه تلفن در بين تماشاگران چشمگير بود. صحنهي بسيار زيبا و رويايي بود.
زماني که برق آمد او تا دقيقه 60 بايد منتظر ميشد تا مربي او را به زمين بفرستد. تا آن زمان پرسپوليس 2 بر صفر عقب افتاده بود. 10 دقيقه بعد آنها 10 نفره نيز شدند.
زايد در اينباره ميگويد: با خودم فکر ميکردم نميخواهم بازنده باشم اما به نظر ميرسيد همه چيز تمام شده است و خيلي جالب است که همه چيز به يکباره تغيير کرد. در دقيقه 75 من وارد زمين شدم. در دقيقه 80توانستم گلزني کنم. حسم به من ميگفت که منتظر باش و تماشا کن. 2دقيقه بعد گل دوم را زدم و به خاطر ميآورم که به خودم ميگفتم خدايا چه شبي! بازي 2 - 2 مساوي شد، يک نتيجه رويايي بود. اميدوار بودم اين نتيجه تا پايان باقي بماند. سپس در دقيقه 91 يک باره به سمت دروازه حريف حمله کرديم. زماني که مدافعان آنها را جا گذاشتيم توانستم توپ را پشت به دروازه کنترل کنم و با يک چرخش گل سوم را به ثمر برسانم! من تنها بازيکن تيمم بودم که در محوطه جريمه حريف حاضر بودم. لحظهي خاصي بود و خيلي سريع رخ داد. آنقدر سريع که نتوانستم آن را هضم کنم.بيشتر شبيه يک حس خاص بود؛ يک حس سورئال. تازه توي رختکن متوجه شدم که چه کاري انجام دادهام. زماني که يکي از همتيميهايم به من گفت ميدوني چکار کردي؟ من گفتم نه نميدونم، و او گفت ميدوني که مارادونا چقدر در آرژانتين محبوب است؟ تو الان همان اندازه محبوبي.
ايمون زايد که در پايان سال 2011 دريسيتي ايرلند را ترک کرد، به تيم پرسپوليس پيوست. او در دريسيتي موفق شد بهترين بازيکن ليگ ايرلند شود. مهاجم 29 ساله زماني که پيشنهاد حضور در ليگ ايران به او رسيد اندکي درنگ کرد و سپس تصميم گرفت که تجربه بينالمللي براي خود داشته باشد.
ايمون زايد دربارهي حضور در ليگ ايرلند و بازي براي تيم ملي ليبي گفت: مدير برنامهاي که من را به پرسپوليس آورد بازيهاي من را نديده بود و فقط فکر ميکرد که ميتوانم بازيکن خوبي باشم و فکر ميکنم درست حدس زده بود. او به من زنگ زد و گفت تو بازيکن بزرگي هستي و قصد داريم تو را به خدمت بگيريم. به اين ترتيب من به تيم پرسپوليس پيوستم.
قبل از حضورم در ايران يک تصوير کلي از آن در ذهن داشتم. فقط چيزهاي بد در مورد ايران شنيده بودم اما آنها به من گفته بودند که ايران مردماني مهماندوست دارد؛ چيزي که من خيلي آن را دوست دارم. آنها به من گفتند که دليلي ندارد از زندگي در ايران بترسي. من در ايران فقط با ميک مکدرموت يکي از اعضاي کادر فني تيم ملي ايران رفت و آمد داشتم و او بود که من را با شرايط زندگي در ايران آشنا ميکرد. او به ايمون زايد يک نصيحت باارزش نيز کرد. مکدرموت به زايد گفت هرچقدر پول که به تو پيشنهاد دادند تا زماني که در ايران هستي مطمئن شو که آن را اول بگيري، اگر نگيري بايد براي گرفتن پولت دعوا کني.
چند روز قبل از کريسمس، ايمون زايد به تهران سفر کرد تا قراردادش را با اين تيم فسخ کند و سپس به دوبلين پايتخت ايرلند برگشت تا کريسمس را در اينجا سپري کند.
ايمون زايد ادامه ميدهد: مشکل رييس پرسپوليس بود، نه مربيان تيم که او را به خدمت گرفتند. زماني که ايمون زايد به پرسپوليس آمد مصطفي دنيزلي مربي پرسپوليس بود و زماني که ايمون زايد ميخواست خودش را در اين تيم نشان دهد به يکباره مربي تيم عوض شد و اين کار را براي ايمون زايد سخت کرد.
ايمون زايد ادامه ميدهد: مانوئل ژوزه سرمربي جديد پرسپوليس در اولين تمرين تيم به او گفت تو کي هستي و در چه پستي بازي ميکني؟ ژوزه به من گفت ميخوام باهات صادقانه حرف بزنم، من تو را به خدمت نگرفتم و هرچه از تو ديدهام در تمرينات بوده.
زايد در ادامه درخصوص مشکلات خود در ايران گفت: بازيکنان نميتوانستند انگليسي صحبت کنند. مربي شما را نميشناسد. من تمام مدت روي نيمکت ذخيرهها بودم و زماني که آلودگي هوا در تهران خيلي بد بود من مدام خوندماغ ميشدم. بنابراين شرايط بسيار سختي داشتم و از خودم سوال کردم براي چه اينجا هستم؟ در ادامه با توجه به نتايج ضعيف پرسپوليس، رييس باشگاه به سرمربي تيم گفت من اين بازيکن را به خدمت گرفتهام، تيم خوب عمل نميکند، بنابراين به او شانس بازي کردن بدهيد. بنابراين يک نيمه براي پرسپوليس بازي کردم که بازي صفر - صفر به پايان رسيد و سپس پنج روز بعد شهرآورد تهران فرارسيد.
هتتريک در بازي قبل استقلال و پرسپوليس باعث شده بود تا ايمون زايد در کانون توجهات قرار بگيرد. زماني که ايمون زايد به هتل برميگشت، يک پيرمرد که در يک مراسم عروسي شرکت کرده بود، يک هزار دلار به ايمون زايد داد که به نظر ميرسد به خاطر عملکرد خوب زايد در دربي سال گذشته بوده است و بقيه مردم نيز همزمان براي او دست ميزدند و عکس ميگرفتند.
ايمون زايد در ادامه دربارهي تغيير حرفه بازيگرياش پس از هتتريک در دربي تهران گفت: همه چيز براي من پس از آن ديدار تغيير کرد. سايت گل مرا به عنوان بازيکن هفته انتخاب کرد و بازيکناني نظير دروگبا و فرناندو تورس پشت سر من قرار گرفتند و شايد اگر همان موقع به ايرلند برميگشتم ميتوانستم با محبوبيتي که براي به ثمر رساندن اين سه گل براي پرسپوليس به دست آورده بودم با يک تيم ايرلندي خيلي سريع قرارداد امضا کنم. آن زمان مربي به من احترام گذاشت و اين براي من بسيار مهم بود. به مربي و بازيکنان نشان دادم که ميتوانم بازي کنم.
زايد در ادامه گفت: برابر الشباب در ليگ قهرمانان آسيا در حضور 86هزار تماشاگر يک بار ديگر هتتريک کردم و 3 گل اول تيممان را در پيروزي 6 بر يک تيممان برابر اين تيم به ثمر رساندم و در تمام نيمهي دوم تماشاگران نام مرا صدا ميزدند. آنها سپس مرا آقاي هتتريک صدا ميزدند.
زايد در مدت حضورش موفق شد طي 15 بازي 12 گل به ثمر برساند؛ چيزي که براي مسوولان باشگاه و هواداران اتفاق بينظيري بود.
ايمون زايد در ادامه گفت: تحريمهاي بينالمللي عليه ايران باعث شده بود تا قيمت دلار به شدت در اين کشور افزايش پيدا کند و چون بازيکنان خارجي پولهايشان از طريق دلار پرداخت ميشود، کمکم مجبور بودند ايران را ترک کنند و حتي چندين بازيکن نيز شکايت خودشان را در اين خصوص به فيفا اعلام کردند.
درباره ايمون زايد اما قضيه اندکي فرق ميکرد. خروج او از پرسپوليس دوستانه بود؛ اگر آن را اجتنابناپذير ندانيم. باشگاه با او تسويه حساب کرد تا او بازيکن آزاد شود. زماني که وي به ايرلند برگشت پيشنهادات زيادي به او رسيد اما درست قبل از کريسمس او سرگرم مسافرت بود. او حتي يک پيشنهاد هم از امارات دريافت کرد.
همزمان ايمون زايد در رده ملي نيز توانست به موفقيتهايي دست پيدا کند. اگرچه او در چهار بازي دوستانه به دليل مشکلات کارت بازي نتوانست براي تيم ملي ليبي قبل از حکومت جديد بازي کند اما فدراسيون جديد فوتبال ليبي به او گفتند که اين مشکل به زودي برطرف خواهد شد و مي تواند در مقدماتي جام جهاني برزيل در ترکيب تيم ملي ليبي حضور داشته باشد و چرا که نه. همانطور که ايمون زايد ميداند در فوتبال تقريبا هر چيزي ميتواند رخ دهد.
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.